الان حدودا کار ۴۰٫۵۰ روی بوم از آقای ایکس قیمتش تو بازار چنده؟ بنظرت خوبه بخرم بعد چندماه بفروشم؟ کاراش بفروشه شنیدم. اینها مکالمه ای است که این روزها زیاد شنیده میشود. دوستانی که به اسم کلکتور وارد بازار آرت شده اند ولی بیشتر به فکر خریدو فروش اثر هستند.در واقع یک اثر هنری را مثل شی ای میبینند که بقول خودشان ” این کار پول توشه” .این افراد چه کسانی هستند؟
بنظر میرسد بیشتر کسانی هستند که هیچ سررشته ای در زمینه آرت ندارند و فقط افراد پولداری هستند که که یا برای چشم و هم چشمی یا برای خرج پولهایشان این کار رو میکنند و یا اینکه متوجه شده اند از هنرهای تجسمی میتوانند دریافت مالی داشته باشند که همان سرمایه گذاری است وارد این کار شدند. این افراد از قیمتهای صحیح بدور هستند و خرید فروش اثر هنری برایشان مثل خریدو فروش ملک یا زمین هست و در حقیقت دید بازاری و بیزنسی به کار دارند. دلیل قیمتهای فِیکی که این روزها شاهد آن هستیم قیمتهایی که به هیچ عنوان ارزش اصلی و واقعی کار نیست بلکه قیمتی است که به اصطلاح کلکتور نیاز دارد ؛ نیز از همینجا منشا میگیرد. بطورمثال کاریکه ۱۰ میلیون ارزش دارد با ۲ برار قیمت وارد بازار آرت میشود و بعد از گذشتن از دست چندین واسطه به خریدار میرسد آن هم با ۳ برابر قیمت!!!!!!!!!!! حال اگر واسطه ها را هم حذف کنیم و مستقیم با کلکتور در ارتباط باشیم وقتی میگوییم چرا اینقدر گران در جواب میگوید : مگر ندیدید در آکشن چقدر فروش رفت؟ جالب اینجاست وقتی همین کلکتور بخواهد کاری را خریداری کند اولین چیزی که به صاحب کار میگوید این است که آکشن تهران را برای قیمت ملاک قرار ندهید, آکشن جو اسن و حالت بیزینس دارد؛ الان وضع اقتصادی خراب هست اگر نصف قیمت میدید من میخرم!!!!!!!!.
خلاصه که همه این تناقض ها وقیمتهای فِیک و بعضی وقتها متاسفانه آثار فِیک و تقلبی این مارکت را خراب کرده است. با صراحت میتوانم بگویم به اندازه انگشتان دست کلکتور واقعی وجود دارد.کلکتوری که نسل به نسل در خانواده شان اثر هنری چرخیده و هنوز هم در حال جمع آوری اثر هنری برای دل و عشق خودشان هستند نه برای فروش و سرمایه گذاری.
یکی از دلایلی وجود قیمتهای فِیک همانطور که در قسمت بالا خیلی کوتاه به آن اشاره کردم وجود بیش از اندازه واسطه ها در یک کار هست.این مسئله قابل پذیرش هست که شاید خریدار و کلکتور دوست ندارند با هم روبرو شوند و نیاز به یک واسطه هست ولی اینکه کار چندین دست بچرخد و در نهاینت با ۳ برار قیمت ارائه شود واقعا معضل هست. تازه برخی از این واسطه ها خیلی ناجوانمردانه بطور انتهاری سهم خود را یک سوم قیمت اصلی میدانند و به کار اضافه میکنند که این افراد واقعا معضلی هستند برای هنر. کالری داران نیز تا حدی مقصر هستند در این قیمت گذاریهای غلط. چون این قشر نیز به فکر درصد و سود خودشان هستند و همیشه قیمتها را ۲۰ تا ۳۰ درصد اضافه میکنند و وقتی پای صحبتشان مینشینی میگویند خریدار تخفیف میخواهد.در حالیکه اگرخریدار بداند قیمت واقعی را گالری ارائه داده است دلیلی برای تخفیف نیست.
اگر واقعا کسی وارد این مارکت شود میبیند که آثار گران قیمت خیلی محدود و فقط بین افراد خاص رد و بدل میشود. آثاری که بیشتر فروش میرود قیمت های پایینی دارند. اگر واقعا میخواهیم این قیمتهای فِیک نابود شود باید واسطه ها را حذف کرد و در نهایت کلکتورها نیز قیمتهای معقول بدهند و از آن طرف خریدار نیز منصفانه برخورد کند.قیمتها را بگونه ای اعلام کنبم که حتی کسی هم که کلکتور نیست و قصد خرید اثر هنری برای دل خودش را دارد نیز بتواند این اثر را به خانه اش ببرد.
بیاییم هنرمان را دوست داشته باشیم و برای آن ارزش قائل شویم حتی اگر قصد فروشش را داشته باشیم. بدنبال در آوردن سودکلان یک شبه از طریق آرت نباشیم.در نظر بگیریم این تابلوهایی را که اینقدر با بی ارزشی فقط به چشم بیزنس به آن نگاه میکنم ، اثر هنرمندان این مرزو بوم است.هنرمندانی که دیگر در قید حیات نیستند یا بقدری پیر هستند که دیگر توان خلق این آثار را ندارند. افرادی که جزو تاریخ هنر ما شدند. یا هنرمندان جوانی که تازه وارد عرصه هنر شدند و دوست دارند پایدار باشند نه با این خرید و فروش های فِیک مدتی ماندگار شوند و بعد از مدتی محو شوند. با امید هرچه بهتر شدن وضعیت آرت این مرز و بوم.
شیوا عینی