نشست «سرقت هنری» با محوریت موضوع بررسی حقوق مالکیت فکری در آثار هنری با سخنرانی کاوه رضوانی‌راد وکیل دادگستری، قطب‌الدین صادقی کارگردان تئاتر، جواد طوسی منتقد سینما و قاضی بازنشسته دادگستری محمدحسین کیانی و کامبیز نوروزی حقوقدان عصر یکشنبه، ۱۶ تیر در خانه موسیقی ایران برگزار شد.

به گزارش فیلنامه و به نقل از  ایسنا، در ابتدای این نشست حمیدرضا نوربخش گفت: کپی‌رایت که موضوع برنامه امروز است، یکی از مهم‌ترین بحث‌های موجود در هنر به خصوص در موسیقی است. زیرا از آنجایی که به اقتصاد هنر باز می‌گردد تمام مسائل مربوط به تولید موسیقی را دربر می‌گیرد. با وجود این‌که گردش مالی در موسیقی ما زیاد است ولی سود آن به جیب هنرمندان نمی‌رود و در اقتصاد موسیقی گردش نمی‌کند، کما این‌که موسیقی پرطرفدارترین هنر در ایران است.

او ادامه داد: معتقدیم اگر مسئله کپی‌رایت حل شود مسائل زیادی که مربوط به بحث‌های معیشتی هنرمندان است، حل خواهد شد. به همین دلیل این جلسات را ادامه خواهیم داد تا به یک نتیجه مناسب دست پیدا کنیم. مردم ما به دلیل مشکلات فرهنگی نمی‌دانند که دانلود آهنگ دست در جیب دیگران کردن و نوعی سرقت است. ولی اگر بدانند جریان چیست این اتفاق کمتر خواهد شد.

 

پس از نوربخش، رضوانی‌راد گفت: دادسرای فرهنگ و رسانه از چند سال پیش در تهران به طور تخصصی به مسئله کپی‌رایت رسیدگی می‌کند. در حال حاضر کارشناسانی که برای بررسی پرونده برگزیده می‌شوند از نهادهای صنفی انتخاب می‌شوند، چراکه اعتماد زیادی به نهادهای صنفی وجود دارد. یکی از مشکلات ما در دعاوی نقض مالکیت فکری، این است که مکانیزم ارزیابی خسارت نداریم. یکی از راه‌های این مشکل نهادهای صنفی هستند چون در سراسر جهان هم همین گونه است.

همچنین طوسی در این راستا اضافه کرد: حتی بعضی از کارشناسانی که از طرف نهادهای صنفی معرفی می‌شوند خودشان در آن حوزه مثلاً سینما فعالیت داشته‌اند.

 

نوروزی نیز با بیان این‌که ما یک قانون به نام حمایت از حقوق مؤلفان داریم، گفت: یک نهاد حقوقی به نام حق مالکیت فکری و هنری داریم. این حق توسط قانون‌گذار تثبیت شده و اگر کسی از آن سرپیچی کند باید مجازات شود یا خسارت پرداخت کند. ولی این حق در جامعه ما رعایت نمی‌شود. رابطه بین ساختار حقوقی و سوژه چگونه است که ساختار حقوقی قادر به تحقق خود نبوده؟ این قانون در حال حاضر در تمام حوزه‌های هنر بجز سینما که مقداری رعایت می‌شود در هیچ عرصه هنری دیگری اعمال نمی‌شود.

 

او افزود: وقتی که قانون را می‌خوانیم می‌بینیم که اصول مختلف در آن رعایت شده، گرچه که برخی معتقدند این قانون دیگر کهنه شده؛ ولی به نظر من این‌گونه نیست و در نهایت تنها به کمی تغییر نیاز دارد. پس چرا این قانون به سرانجام نمی‌رسد و رعایت نمی‌شود؟ ما در مورد کالای هنری حرف می‌زنیم. ما امروز به اثر هنری کالا می‌گوئیم. اینها محصول خلاقیت هنری است و اصلاً زشت است که بگویم قیمت فلان شعر چند؟ از نظر ما هنرمند فرد بزرگی است و اگر بگوید کارش فلان مقدار ارزش دارد، سطح خود را پایین می‌آورد. مسئله این است که اساساً محصولات فرهنگی کالا حساب نمی‌شوند.

 

نوروزی بیان کرد که در فرهنگ عمومی ایران محصول فرهنگی جنبه کالایی نداشت و خط فکری عمومی هم بر همین باور بوده است. در جریان توسعه تولید محصولات فرهنگی این برداشت در حال تغییر است.

 

او در همین راستا گفت: این تصور درباره محصولات فرهنگی از جمله موسیقی که قطعه هنری قابل خرید و فروش است وجود ندارد. سرقت فیزیکی موسیقی به صورت کپی آن روی نوار، سی‌دی یا فلش است. همچنین سرقت موسیقی شامل؛ استفاده قطعه موسیقی در فیلم، تبلیغات یا رسانه، استفاده از یک قطعه موسیقی در اثری دیگر (که البته خیلی دیده نمی‌شود)، موسیقی انتظار در خط تماس، در رستوران یا کافه‌ها، دانلود کردن از طریق اینترنت یا حتی آسانسور است.

 

 

 

نوروزی سوال کرد که حال ذی نفع این سرقت‌های ادبی چه کسانی هستند؟ پاسخ داد: اگر عوامل بستری تولید جرم سرقت ادبی را بشناسیم، می‌فهمیم که راهکار دادگستری نیست، بلکه فرهنگ‌سازی و آموزش در سطح جامعه است. یکی از مهم‌ترین ذی نفع‌ها و عوامل به وجود آورنده سرقت ادبی و هنری، رادیو و تلویزیون است. میزان زیادی از مصارف غیرقانونی موسیقی را به خصوص در رادیو شاهدیم. از طرفی می‌بینیم که خوانندگان و نوازندگان تازه‌کار یک قطعه موسیقی را در تلویزیون با پرداخت پول برای دیده شدن اجرا می‌کنند، این‌ها هم بخشی از ذی نفعان هستند. تولیدکنندگان هم گروه دیگری هستند.

 

او افزود: یکی از چیزهایی که اخیراً باب شده، بازخوانی یا دوباره‌خوانی آهنگ‌های قدیمی‌تر است. این‌که بخواهیم اشعار شعرای حاضر یا ترانه‌های قبلی را بخوانیم جرم است. مصرف‌کنندگان عادی نیز بخش دیگری هستند. این‌ها آدم‌های عادی هستند که حتی به فکر سوءاستفاده نیستند ولی افراد دیگری که نام بردم از این راه کسب درآمد می‌کنند. البته استفاده مصرف‌کننده عادی نیز مجاز نیست. ولی عامه مردم تنها به دنبال لذت هستند. برای مقابله با مصرف‌کنندگان عادی باید ترویج سهولت دسترسی را به انجام رساند. گاهی در جرم‌شناسی با جرایمی روبه‌رو هستیم که مرتکبین آن جزو خلافکاران نیستند، بسیار زیادند و رفتارشان نیز در عرف جامعه مشکلی ندارد. راه مبارزه با این مشکل، تغییر الگوی مصرف است. باید عرضه اینترنتی این کالا را آسان کرد که البته زمان زیادی می‌برد. از طرفی ناقضان حرفه‌ای برای کسب منفعت، موسیقی سرقت می‌کنند و این نوع سرقت‌ها بسیار زیاد است چون هم مصرف روزمره دارد و پرطرفدار است. ولی مثلاً فیلم این‌گونه نیست. ما در خیلی از زمینه‌ها اخلاق را فراموش کرده‌ایم. اخلاق تنها به نصیحت نیست. کار مفیدی که نهادهایی مثل خانه موسیقی می‌توانند برای از بین بردن این مشکل انجام دهند، شامل کنار گذاشتن تعارفات ضمنی است و باید در برابر سرقت ادبی و هنری واکنش نشان داده شود. در واقع باید شکایت را پیگیری کرد و ملاحظات را کنار گذاشت.

 

صادقی نیز که مسئله سرقت ادبی را از منظر تئاتر بررسی کرد، معتقد است: در این کشور، هنر که بخشی از روح و اندیشه است جایگاهی ندارد. در سبد روزانه یک خانواده شهری برای فرهنگ و هنر ارزش پایین‌تری نسبت به سیگار لحاظ می‌شود. ما دروغ می‌گوئیم که اهل فرهنگ و هنریم، حتی قانونی هم نیستیم. میلیاردها دلار می‌دزدند ولی آب از آب تکان نمی‌خورد. ما در هنر نیز قانون نداریم و دچار بی‌اخلاقی شده‌ایم. در جایی مثل فرانسه زمانی که ۶۰ سال از فوت صاحب یک اثر ادبی گذشته باشد، جزو اموال عمومی خواهد شد و اگر حتی یک روز هم از مدت زمان ۶۰ سال مانده باشد و از آن اثر سوءاستفاده شود، فرد مجرم را مجازات خواهند کرد، ولی در ایران دو سال پس از فوت صاحب اثر، از آن سرقت ادبی می‌کنند. خیلی زشت است اگر بگویم که یکی از دوستانم چند وقت پیش در دفاعیه پایان‌نامه داور بود و یکی از مسئولان کشور برای پایان‌نامه خود مقاله‌ای را به طور کامل کپی کرده بود و استاد راهنما حتی به خود زحمت نداده بود مقدمه آن را بخواند. چراکه در مقدمه ذکر شده بود که صاحب اثر زنی باردار بوده است. در مرکز تهران مراکز روشنفکری مانند کتاب‌فروشی‌ها تعطیل شده و جای آنها کافه‌ها برای خوشگذرانی باز شده‌اند و دیوار به دیوار در آنجا پروپوزال می‌فروشند.

 

او افزود: در برابر سرقت ادبی نباید سکوت کرد. حتی صحنه تئاترهای خارجی را هم کپی می‌کنند. از طرفی ترجمه دیگران را به اسم خود ثبت می‌کنند و یا متن نمایشنامه را در نسخه ایرانی بازنویسی می‌کنند. گاهی هم متن ترجمه‌شده را به اسم خودشان درمی‌آورند و می‌گویند که ترجمه نیست.

 

او درباره فعالیت بازیگران تئاتر در فرانسه، گفت: در فرانسه ۱۵۰۰۰ بازیگر فعالیت می‌کنند و همه آنها کارت دارند و اگر کسی کارت نداشته باشد و کار کند، حذف خواهد شد. نباید قراردادهایشان حتی یک روز هم تداخل داشته باشد وگرنه نمی‌توانند فعالیت کنند. ولی اینجا بازیگر همزمان در رادیو، تئاتر و تلویزیون کار می‌کند. ما گرفتار یک‌سری بی‌قانونی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها هستیم که در بانک، خیابان و همه جا دیده می‌شود. اکنون همه چیز پول‌محور شده و نمی‌دانم چگونه می‌توان جلوی این مشکلات را گرفت؟

 

در ادامه این نشست، کیانی رئیس اداره مالکیت‌های صنعتی، گزارشی از مالکیت فکری و صنعتی در ایران ارائه کرد و گفت: مالکیت معنوی حمایت از تراوشات فکری انسان را تحت پوشش قرار می‌دهد. این تراوشات اگر در عرصه صنعت بروز پیدا کند به آن مالکیت صنعتی خواهند گفت و اگر در حوزه ادب بروز کند مالکیت ادبی و هنری خواهد بود. اولین حمایت مالکیت فرهنگی در ایران قدمتی بیش از ۹۰ سال دارد. حدود ۲۶ معاهده در حوزه فرهنگی و هنری در ژنو به تصویب رسیده است. ولی ما در حمایت از مالکیت‌های صنعتی بیشتر عضو هستیم تا فرهنگی. نظام ثبت با ایجاد حق انحصار این فرصت را به صاحب اثر می‌دهد تا از حق تجاری‌سازی اثر خود استفاده کند و در حوزه فرهنگی، آثار به محض خلق حمایت خواهند شد. حوزه مالکیت فکری در کشور ما نوپا است. متولی ثبت مالکیت فرهنگی و ادبی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

 

در پایان، طوسی درباره آئین دادرسی در مراجع داوری خانه سینما، مراحل شکل‌گیری آن، تداوم و بازنگری که لازم دارد سخنانی را بیان کرد.

 

او گفت: در حال حاضر آئین دادرسی خانه سینما با وجود این‌که مورد بازبینی قرار گرفته، ولی باز به اصلاحاتی نیازمند است. معتقدم برای این‌که از این وضع به یک شرایط تثبیت‌شده برسیم، باید تشکلی را برنامه‌ریزی کنیم که از یک وضعیت مستحکم و معقول بهره‌مند باشد.

طوسی همچنین درباره مسائلی همچون داوری در نهادهای صنفی، تشابهات پرونده‌هایی که برای بررسی ارائه می‌شود (مثلاً شباهت دو فیلم‌نامه) و… صحبت کرد.